رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مسئولان نظام ضمن تبيين نقشه فعلي آمريکا عليه ملت ايران به مجموعه از راهکارهاي عملياتي جهت خنثي کردن اين نقشه پرداختند و فرمودند: «برخورد، برخورد ارادهها است و در اين زمينه، ارادهي ملت ايران و نظام اسلامي قويتر از دشمن است و به فضل الهي اين بار هم پيروز خواهيم شد.» معظم له در تبيين توطئه فعلي هيات حاکمه آمريکا فرمودند:
الف) ابعاد طرح آمريکا:طرح آمريکا «اعمال فشار اقتصادي» و به موازات آن «عمليات رواني» است.
ب) اهداف آمريکا: دو هدف آمريکا به طور مشخص يکي ايجاد تغيير نظام محاسباتي مسئول کشور براي تسليم شدن و دوم؛ رويارويي مردم با نظام مي باشد.
ج) نتيجه اقدامات آمريکا:اين طرح آمريکا نيز به چند دليل به نتيجه نرسيده و شکست خواهد خورد. برخي از اين دلايل عبارتند از:
دليل نخست ؛ آنکه شدت دشمني و خصومت سران آمريکا نسبت به جمهوري اسلامي، آنان را دچار خطا در محاسبات کرده است و باعث شده درک درستي از مسائل ايران نداشته باشند.
دوم ؛ آنکه اصلي ترين ابزار آنها هياهو و تهديد است که مردم ايران هراسي از اين تهديدهاي توخالي ندارند. آمريکايي ها بطور تصاعدي بر شدت عربده هاي خود مي افزايند اما توجه ندارند اين عربده ها فقط ضعف آنها را آشکارتر مي کند.
سوم اينکه بايد بدانيم، کسي که با صداي بلند تهديد ميکند، قدرت و توانايي او به اندازهي آن صداي بلند نيست. آمريکا آنچنان که برخي مدعي هستند، پر هيبت و قدرت نيست و از ضعف هاي زياد و مهمي رنج مي برد و نبايد مرعوب آن شد. بر اساس گزارشهاي رسمي مراکز دولتي امريکا پاره اي از مشکلات آمريکا عبارتند از: 1- وجود ۴۱ ميليون آ مريکايي دچار گرسنگي و ناامني غذايي، 2- نامشروع بودن چهل درصد نوزادان، 3- وجود ۲ ميليون و ۲۰۰ هزار زنداني (که بالاترين ميزان جهاني به نسبت جمعيت است)، 4- بيشترين آمار مصرف مواد مخدر، 5- وقوع ۳۱ درصد تيراندازيهاي جمعي دنيا در آمريکا.
د) عدم مذاکره با آمريکا:مذاکره با دولت فعلي سم مضاعف است. موضوع مذاکره با آمريکا که از سوي معدودي عناصر داخلي مطرح مي شود، اما مذاکره با آمريکا سم است با دولت فعلي سم مضاعف. چرا مذاکره با آمريکا سّم است؟
۱- بی ثمر بودن مذاکره برای ملت ایران
یک نمونه عینی و بارز مذاکراه همین مذاکرات هستهای و برجام است. این توافق چه دستاوردی برای ایران داشت و کدام یک از مشکلات کشور و معیشت مردم را حل کرد؟ جز آن بود که آمریکا را در اعمال فشار و باج خواهی جریتر و امتبازات و کارتهای هستهای ایران را از دست آن درآورد؟
۲- نیت پلید آمریکا از مذاکره
آمریکاییها در شروط ۱۲ گانه خود برای مذاکره به صراحت روی نقاط قوت ایران مانند توان موشکی و نفوذ منطقهای دست گذاشته و خواهان گرفتن آن از کشور هستند. کدام انسان عاقلی بر سر نقاط قوتی که تضمین امنیت و حتی حیات آن است، دست به معامله میزند؟!
۳- غیر قابل اعتماد بودن آمریکا برای مذاکره
عدم اهلیت و اعتماد به آمریکا برای مذاکره صرفاً به دولت فعلی این کشور بازنمی گردد و دولت قبلی نیز وضغیت مشابهی داشت بطوریکه رهبر انقلاب در این مورد میفرمایند؛ «اوباما که ظاهرش خیلی اتو کشیدهتر از اینها بود یک نامه فدایت شوم برای ما نوشت و بنده بعد از مدتی جوابی به او دادم، بلافاصله نامه دوم را نوشت، میخواستم جواب بدهم که فتنه ۸۸ پیش آمد و او با فراموش کردن همه آن حرفها و ابراز ارادت ها، با خوشحالی به حمایت و دفاع از فتنه و فتنهگرها شتافت.»
۴- ماموریت آمریکا در خدمت به رژیم صهیونیستی
دولت فعلی آمریکا علاوه بر دشمنی صریحتر با نظام اسلامی، بیش از هر دولت دیگر این کشور، در خدمت مصالح رژیم صهیونیستی است و بهعبارتی بسیاری از سیاستهای آمریکا در دست صهیونیستها است.
۵- محاسبات غلط دولت آمریکا از ملت ایران
مقامات فعلی آمریکا از جمله رئیسجمهور این کشور مدعی هستند که سیاستهای آنها موجب تغییر در ایران شده است. بله، تغییر در ایران ایجاد شده، اما این تغییر به این صورت بوده است که نفرت مردم از آمریکا، ده برابر شده، منافع جمهوری اسلامی دستنیافتنیتر شده، همت جوانان افزایش یافته و آمادگی نیروهای نظامی و امنیتی بیشتر شده است. سخنان مقامات آمریکایی نشانگر میزان دوری آنها از واقعیات و محاسبات اشتباه و غلط آنها است.
۶- حماقت دولت فعلی آمریکا
سخنان مقامهای آمریکایی دربارهی ایران نشاندهندهی حماقت بالای آنهاست. رئیسجمهور آمریکا میگوید از وقتی که من آمدهام، هر جمعه در ایران راهپیمایی علیه نظام برگزار میشود؛ باید به این فرد گفت: اولاً روز جمعه نیست بلکه شنبه است و ثانیاً تهران نیست بلکه پاریس است.
هـ) وظایف دولت برای مقابله با آمریکا:
در شرایط فعلی برای ایستادن در برابر آمریکا راهکارهای عملی زیادی وجود دارد که اگر دولت، قوای سه گانه و مردم به وظایف خود عمل کنند، شکست آمریکا قطعی است. برخی از وظایف دولت در این شرایط عبارتند از:
۱- لزوم جدیتر شدن مدیریتها و برنامهریزیها جهت مقابله با مشکلات اقتصادی
مهمترین مسئلهی کشور را در شرایط کنونی «مسئلهی اقتصاد و مشکلات معیشتی و فشار بر مردم بویژه طبقات ضعیف و متوسط» دانستند و افزودند: مشکلات اقتصادی و نداشتن برنامهی اقتصادی علاوه بر اینکه به اعتبار هر کشوری لطمه وارد میکند، به دلیل آنکه مردم و طبقات ضعیف تحت فشار قرار میگیرند، زمینهساز طمع دشمن نیز میشود.
۲- در دستور کار قرار دادن جدی حل مسائل و مشکلات اقتصادی
در زمینهی مسائل اقتصادی موانع وجود دارد ولی هیچ بنبستی وجود ندارد. مسائل و مشکلات اقتصادی باعث شده است که دشمنان ما و در رأس آن آمریکا به زعم خود تصور کنند با تحریمهای بیسابقه میتوانند به ایران ضربه بزنند درحالیکه فلز جمهوری اسلامی به همت مردم و مسئولان مستحکم است.
۳- درمان بیماریهای اقتصاد کشور
اقتصاد کشور از چند بیماری مزمن رنج میبرد که اگر در شرايط تحريمي فعلي بتوان اين بيماريها را برطرف کرد، اقتصاد ايران حرکت جهشي خواهد کرد. از جمله بيماريهاي مزمن اقتصاد کشور مي توان به «وابستگي به نفت و خامفروشي»، «مداخلات غيرلازم دستگاههاي حکومتي در مسائل اقتصادي و عدم اجراي مناسب سياستهاي اصل ۴۴»، «تخريب فضاي کسبوکار و قوانين دستوپاگير»، اشاره کرد.
۴- اصلاح ساختاری بودجه کشور.
۵- اصلاح نظام بانکی از دیگر کارهای مهم و اساسی است که باید انجام شوند.
۶- مدیریت شجاعانه، امیدوارانه، جهادی، همراه با اشراف میدانی بر مشکلات.
۷- عدم انفعال در برابر دشمن و شرطی نکردن اقتصاد به مسائل خارج از اختیار خودمان است.
۸- استفاده از ظرفیت وسیع مردمی کشور
۹- برخورد قاطع و بدون هراس از جنجالها، با قاچاق، دلالیها، خریدهای خیانتکارانهی ارزاق عمومی و احتکار،
۱۰- حمایت همگانی از دولت در این عرصهها
و) وظايف قواي سه گانه:
۱- رفع موانع «رونق تولید» به عنوان کلید حل بسیاری از مشکلات کشور
در سایهی عزم جهادی و بهکارگیری جوانان متخصص، موانع رونق تولید قابل رفع است که اگر این هدف محقق شود، مسائلی نظیر اشتغال، کاهش تورم، رفاه مردم و صادرات، شتاب خوبی خواهد گرفت.
۲- «اعتماد به جوانان» به عنوان راهحل اصلی مشکلات کشور
آیا اینگونه جوانان نمیتوانند مشکلات صنایع را حل کنند و با یافتن حلقههای مفقودهی بخشهای مختلف، کارها را به سامان برسانند؟ هر جا به نسل جوان اعتماد کردیم و حداقلِ امکانات را در اختیارش گذاشتیم، پیش رفتیم. تولیدات تحسینبرانگیز نظامی از جمله موشکهای نقطهزن بالستیک و کروز با برد ۲ هزار کیلومتر را نتیجهی اعتماد به جوانان مؤمن، باانگیزه و خستگیناپذیر خواندند و افزودند: در بحث غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم و تأمین نیازهای پزشکی هستهای نیز وقتی کار را به جوانان محول کردیم، در میان ناباوری بسیاری، کارِ به این مهمی را به سرانجام رساندند، ضمن اینکه مشکلترین بخش غنیسازی، رسیدن به ۲۰ درصد است و مراحل بعدی، آسانتر از این مرحله است.
۳- رفع نیازهای واحدهای تولیدی تعطیل شده
رهبر انقلاب با ابراز تلخکامی از شنیدن خبر تعطیلی برخی واحدهای تولیدی یا کشاورزی، وزارت صنایع را به تهیهی فهرست موارد مورد نیاز واحدهای تولیدی (اعم از ماشینآلات، قطعات و مواد اولیه) و ارائهی فراخوان برای رفع این نیازها توصیهی مؤکد و خاطرنشان کردند: بسیاری از این موارد در داخل کشور قابل تأمین است.
۴- تلاش برنامهریزیشده و بیوقفه برای خودکفایی بویژه در زمینهی کشاورزی
متأسفانه در مقطعی با این حرف که خرید محصولات از بیرون ارزانتر تمام میشود و تولید در داخل صرفهی اقتصادی ندارد، روند خودکفایی دچار ضربه شد. البته ممکن است خرید برخی محصولات از جمله گندم از خارج بهصرفه باشد، اما اگر جلوی واردات این محصول مهم را گرفتند چه کار خواهیم کرد؟ بنابراین باید با تلاش بیشتر به راه عاقلانهی خودکفایی ادامه دهیم.
خودکفایی در زمینهی بنزین را مهم برشمردند و افزودند: پالایشگاه ستارهی خلیج فارس که به همت سپاه احداث و راهاندازی شد، حدود یکسوم مصرف مسرفانهی کنونی بنزین را تأمین میکند که بسیار مهم است. اقتدار و آبروی کشور در «خودکفایی» است و باید نیازهای مهم کشور را خودمان تولید و تأمین کنیم.
۵- «سهولت کسبوکار» بهعنوان دستور کار عمومی قوا
«مقررات و قوانینِ بسیار و گاه متناقض» عملاً مانع رونق فضای کسبوکار شده است که باید خیلی جدی این مشکل دستوپاگیر را برطرف کرد.
۶- اولویت بخشی به بخش کشاورزی
این بخش، هم از جهت تأمین مواد غذایی و هم از جهت سهم اشتغال، بسیار مهم است و باید با احداث صنایع تبدیلی در روستاها و برطرف کردن مشکل فروش محصولات کشاورزی روستاییان، به آن توجه کامل کرد، چراکه در پیشرفت و قدرت کشور بسیار مؤثر خواهد بود.
۷- استفاده از خلاقیت نیروی انسانی کشور
نیروی انسانی کارآمد، جوان، پرانگیزه و خستگیناپذیر را ثروتی عظیم و بینظیر دانستند و افزودند: هزاران گروه تحقیقاتی در داخل و خارج از دانشگاهها وجود دارند که میتوانند با ایدهها و فکرهای خوب و راهگشا، چرخهی کارها در بخش صنایع و معادن و دیگر بخشها را روانسازی و مسائل زمینمانده را راهاندازی کنند.
۸- رونق بخشیدن به تولید و راه اندازی کارخانهها
ایشان فرصت جبران خسارات سیل را فرصت خوبی برای رونق بخشهای مختلف تولید خواندند و تأکید کردند: باید اعتبارات جبرانی مناطق سیلزده را بهگونهای برنامهریزی و هدایت کرد که به رونق کارخانهها بینجامد.
۹- مسکن سازی به عنوان رشتهای کارآفرین
از جمله غفلتهای چند سال اخیر، بیتوجهی به موضوع مسکنسازی بوده است.
باید از فرصت ترمیم یا ساخت مسکن برای هموطنان سیلزده استفاده کرد و با کمک دستگاههای مختلف و بخش خصوصی، حرکت عظیم اشتغالزا و تولیدآفرین در بخش مسکن را به وجود آورد.
۱۰- مقاوم سازی اقتصاد
در مواجهه با دشمن دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا عقبنشینی ما و پیشروی متقابل آنها و یا مقاومت و ایستادگی که تجربهی ما در جمهوری اسلامی نشان میدهد هر جا در مقابل دشمن مقاومت کردیم، جواب گرفتیم. مقاومت در عرصهی اقتصادی به معنای مستحکم کردن ساخت اقتصادی کشور است که لازمهی آن هم برخورد جدی با مسائل و پیگیری امور است.
۱۱- برای اصلاح امور نباید چشم به خارج دوخت
چشم دوختن به بیگانه موجب ضربه به کشور میشود که نمونهی آن را در برخورد اروپاییها در قضیهی برجام میبینیم. ما با اروپاییها مشکل و دعوایی نداشتیم، اما آنها به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکردند و نمیکنند و درعینحال مدام ادعا میکنند که ما به برجام پایبند هستیم.
ز) وظايف مردم:مردم نيز بايد براي حل مسائل اقتصادي و عبور کشور از مقطع فعلي نقشآفريني کنند. بخشي از کارهايي که عموم مردم مي توانند انجام دهند، عبارتند از:
۱- مردم با خرید محصولات داخلی و استمرار حمایت از کالای ایرانی،
۲- پرهیز از اسراف،
۳- توجه نکردن به شایعات در فضای مجازی
۴- زیادهروی نکردن در خرید
۵- کمک به رونق تولید
ارسال نظرات